نیما ناشناس اتحاد

یه وقتایی چه دور یا نزدیکم
می بینم و می شنوم بعضی مسائلو
کنجکاوم دنبال جواب سئوالم
جوابها زیاده چراهاش بیشتر
مسئله اینه چرا مد شد دیس کردن هنرمندا
مگه ما همه نیسیم اعضای یه خانواده
گلمندم از تو هنرمند تا مخاطب مشتاق
چه هدفی دنبال داداش باهر دو شمام
به جایی هم رسیدین گفتین نقطه ضعفها
دردی کم یا مشکلی حل
وقتی خودمون برا هم شمشیر از رو
توقع رقیب داریم بیاره دسته گل
شدیم شبیه موج مکزیکی
داستان ادامه داره بالا و پایین رفتنا
داستانی که نداره پایانی خوش
وقتی اغازش نفرت باره
رقابت جذابه اکثرا موافق
اما نه رقابت برا خورد کردن
همه رفتیم کج داشتیم و داریم کاستی ها
دلیل میشه نقاط قوت بزاریم زیر پا
(*پایان بدیم این چرخه دور از ادب
این مسیرو میریم حتی صدبار دگر
*دسم درازه نیتم خیره داداش
دستم بگیری تا اخرش پایه ثابتم)
خوشحال باشیم از رو صحنه بودن رقیب
کاری نکنیم بگن هشتگ حسادت ممنوع
ایا دردی کند دوا
وقتی هنرمند فقط زشتی ها بیان
به ما یاد ندادن یاد نگرفتیم
قویتر میشیم وقتی باشه اتحاد
ایا سراغ داری برد بی تلاش
اگه امروز بالاست گذشته خیلی زمین خورده
یاد نگرفتیم با محبت دشمن رام
سود حسادت فقط دشمنی
ندارم قصد نصیحت هیشکی
قصد من بیان حقیقت همین
ربطی به سن و سال نداره
اشکالی داره کوچکتر به بزرگتر بگه کارت اشتباه
امیدم ندادم از دست
روزی می بینم از حرس فوش نده به هنرمند رقیب
حرفام خیلی ساده بیان نبودن فلسفه ی
بچه 5 ساله متوجه شد جریان از قرار
*پایان بدیم این چرخه دور از ادب
این مسیرو میریم حتی صدبار دگر
*دسم درازه نیتم خیره داداش
دستم بگیری تا اخرش پایه ثابتم