همام تقاص

بهم فکر نکن که دلم میگیره
هنوز توی دستات دل من اسیره
یه وقتایی تنها میشینم یه گوشه
محاله با عکسات گریه م نگیره
بهم فکر نکن که دارم میپوسم
تو تنهایی عکساتو هی میبوسم
میدونم میشه نوبت من یه روزی
که تا صبح چشامو به در میدوزم

چی شد که تو یه لحظه همه چی خراب شد
تموم ارزوهامون همش نقش بر آب شد
تقاص این شبامونو باید از کی بگیرم
میدونم نباشی کنارم می میرم

نفهمیدی امروز کنار توام
یه تصویر مبهم ازت رو به رومه
با این که میدونم نمی مونی پیشم
ولی موندن تو هنوز آرزومه