متن ترانه
گم شد در اندوهم صدای خنده هایت
در پرسه های هر شبم گم شد نگاهت
در بودن و در دوری ات بارید چشمم
در هر مسیری در تو پایان داشت راهم
تو تار و پود هستی من گشته بودی
یادآور هجران و تنهایی نبودی
با تو در آغوش سپیدت گریه کردم
در بی پناهیِ نبودت گریه کردم
ای مرحمی بر زخم های تازه من
ای همدم شیدای پر آوزه من
با تو در آغوش سپیدت گریه کردم
در بی پناهییه نبودت گریه کردم
در بی پناهی نبودت گریه کردم
تو تار و پود هستی من گشته بودی
یادآور هجران و تنهایی نبودی
با تو در آغوش سپیدت گریه کردم
در بی پناهیِ نبودت گریه کردم
مشاهده بیشتر