متن ترانه
هر لحظه به شكلي بت عيار بر آمد دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن يار برآمد گه پير و جوان شد
في الجمله هم او بود كه مي آمد و ميرفت هرقرن كه ديدي
تا عاقبت آن شكل عرب وار برآمد داراي جهان شد
ني ني كه هم او بود كه ميگفت أنا الحق در صوت الهي
منصور نبود انكه برآن دار بر آمد نادان به گمان شد
رومي سخن كفر نگفتست و نگويد منكر مشويدش
كافر بود آنكس كه به انكار برآمد از دوزخيان شد
شعر منصوب به مولانا
مشاهده بیشتر