ذبیح ساعت شنی

داشی یکمی اوضامون قاراشمیشه
ولی حاجیت همینجوری کاراش میشه
آخی دافی ملوس و مظلومه
ولی یکمی هم داره خورده شیشه

چشاش شهلاییه و قرمزه
داره راه میاد ولیکن نروسه
دلشم میخواد بام بگیره عکس
اخه حاجیتون فیمسه

این چقد سوبره برسین به دادش
این یکی چرا درومده لباسش
هرکی امشب بهمون بده فاز بد
میدمش دست دورچی تا که

این یکی اله اون یکی بله
مشکیه سینگله بوره رله
اون چرا تو بغل همه وله
هوم کارا افتاده رو رله

(واااای همه چت و مستن
مهمونیو جم کنین
واااای همه فس و خستن
ولوم موزیکو کم کنین
واااای همه چت و مستن
مهمونیو جم کنین
واااای همه فس و خستن
تازه شروع شده سمفونی)
اخ ساعت شنیه کمر
چی میشه راحت بدی یه بغل
عشوه میاد لعنتی لوند
باید بریم جلو با همین روند

یکی بلونده یکی مشکیه
یکی خرمایی یکی زرشکیه
یکی میزنه و یکی قر میده
یکی راه میره طنابو ول میده
دخیا پیچوندن دوس پسراشونو
دو دیقه بمونن پیش ما
پ حاجی سریع بدو بلیطو بگیر که
شلوغن همه ی گیشه ها
اینو باید بدونی که بین ما
جایی ندارن اصن بی ریشه ها
توام اگه دلت میخواد پیش ما بمون و
مطمئن باش که جمع میشه کار
(واااای همه چت و مستن
مهمونیو جم کنین
واااای همه فس و خستن
ولوم موزیکو کم کنین
واااای همه چت و مستن
مهمونیو جم کنین
واااای همه فس و خستن
تازه شروع شده سمفونی)