رضا شیری عشقت شب و روزمه

میری و منو حسابی
داغون می کنی
من خودم دیدم
نگاشون می کنی
بی تو میمیره دلم عزیزم باز میگم
نرو هر چی که بگی گوش میدم راست میگم
نه این التماس میگم
چرا خواستی بر نگردی چرا بام آشتی نکردی
چرا هر چی من نگات می کنم عزیزم تو بهم نگاه نکردی
چرا خوب دلبری کردی می موندی صبر می کردی
من که عاشقت بودم دیونت بودم کاشکی من رو ول نمی کردی
گریه داره آره گریه کارت گریه کاره هر روزمه
عیب نداره عیب نداره عشقت شب و روزمه
گریه داره آره گریه کارت گریه کاره هر روزمه
می خونم آروم در گوشت چرا اون دیگه صدام رو دوست نداره
چرا خواستی بر نگردی چرا بام آشتی نکردی
چرا هر چی من نگات می کنم عزیزم تو بهم نگاه نکردی
چرا خوب دلبری کردی می موندی صبر می کردی
من که عاشقت بودم دیونت بودم کاشکی من رو ول نمی کردی
کجایی ببینی یه بد بختی یادت می افته هر وقتی
نیستی ببینی بد میشه حالش سر نمی ذاره اصلا رو بالش نمی خوابه
فک کن نباشی بتونه بخوابه
چرا خواستی بر نگردی چرا بام آشتی نکردی
چرا هر چی من نگات می کنم عزیزم تو بهم نگاه نکردی
چرا خوب دلبری کردی می موندی صبر می کردی
من که عاشقت بودم دیونت بودم کاشکی من رو ول نمی کردی