متن ترانه
خاطره بازی میکنم با عکسای قدیمی
بیادِ اون روزا که با هم بودیم صمیمی
اشکای من میبارن بازم رو چالِ گونم
چَن سالیه که اسمت شده وردِ زبونم
من جای خالیتو با چی پُر کنم عزیزم
از وقتی که تو رفتی افسرده و مریض ام
نفهمیدی که این بغض چه کاری دست من داد
روزای تلخ بی تو تو سرنوشتم افتاد
من از تو زخمی خوردم که دیگه خوب نمیشه
زنده میمونه عشقت تو خاطرم همیشه
اشکای من میبارن بازم رو چالِ گونم
چند سالیه که اسمت، شده ورد زبونم
من جای خالیتو با چی پُر کنم عزیزم
از وقتی که تو رفتی افسرده و مریض ام
نفهمیدی که این بغض چه کاری دست من داد
روزای تلخ بی تو تو سرنوشتم افتاد
مشاهده بیشتر