عرفان عطایی میدونستی

ورس
با اون چشمایی که دنیا رو زیبا میکنن
بیا نگاهم کن یه فکری به حال من کن
تو بارون و تو سرما زیر چتری موهات
بیا دستمو بگیرو با بوسه گرمم کن
....................................................................
تو میدونستی که من چقدر زود
گذشتم از هرچی که بد بود
نمیخورد به من تخص مغرور که یکی دیگه باشم
عذابم نده با سکوت مرموزت
من میجنگم این زندگی رو هر روزش
میدونی توی زندگیم چی کم بودش
بزار یکی دیگه باشم
.................................................................
واسه من تغییر یعنی تو
دوست داشتن قلبی یعنی تو
مهم نیست قبلش چی بوده
واسم روز بعدی یعنی تو
بهم گفتی که از قلبم رد شو
قلبم سر راهم سد شد
خندیدم حتی اگه چشمم تر شد
مهم اینه روزام با تو سر شد