مغلوب لشکر بکش

سر کش و یاغی و «خر»
مثل مردی بولهوس
سیر نمی شود، بدان
دنبال تصاحب همس
نَفْس اینگونه اس رفیق، باید آن را رام کرد
زیر بار و وزنه ای گِران، زیر تیغ «اسلام» کرد
چون «سلحشوری» بیا، شیر باشی بهتر است
بر «خودت» لشکر بکش، این «جهادی اکبر» است
خواب را از خود بگیر، رو خوراک از خود بگیر
هرچه میلت می کشد، ناپاک و پاک، از خود بگیر
پشت به دنیا کرده ای
آخرت را هم وِلِش
جز به حق مشغول نشو
میشوند هر دو «بهشت»
حق مطلب را ادا کن، تا که مقبول آیدش
«چند ساعت در رکوع»، بعد سجده بایدش

«ریاضت» همیشه لازم بوده،
ریاضت «آینه» ی وجودی انسان رو از کدورت پاک می کنه
آینه که شفاف شد، اون موقع میتونه «نور» رو منعکس کنه
گرفتاری و رنج و مصیبت و بلا هم، حُکم ریاضت و داره
جهان هستی هدفمنده
جهان هستی به موجودات درونش علم و آگاهی تمام داره
و جهان هستی بر پایه ی عدالته
اینا یعنی هیچ اتفاقی بیهوده و تصادفی و بی علت نیست
هیچ اتفاقی...