شاهد نور

ورس :
رو به روم یه پرده سیاه
تو دلم پر از نور های زیاد
هرچی تو فکرم بود. ریختم بیرون
ولی هنو تو دلم چروکو سیاس
واس فرداها کمونه کردم
خیلی وقته‌ پشت به این زمونه کردم
فقط پی خزونه قلبم
آدما مث دندون لقن
زُل بزن،
این منم،مرد عمل
میخوان بزنن سنگ به سرم !
دایی نزار بشم من دیگه دست ب قلم
افکارت نمونه از احد قجر
آدما میخوان بزارن سر ب سرم
مهم نیس منو ازدست بدنم
پول نبود حرف حق رو من بزنم

کورس :
از اینور میبینم نورو همین بس
میگیرم روحو از این پس
میدم بت جونو عزیزم
از اینور میبینم نورو همین بس
میگیرم روحو از این پس
میدم بت جونو عزیزم
از اینور میبینم نورو همین بس
میدم بت جونو عزیزم

ورس :
من بودم تنهایی بودش
یه خدا بودش یه همراهی بودش
که اگ بخوام راستشو بگم
هه ! هیچ وقت نبودش
پشتش بودم پشتم نبود
غصم بودش غصش نبود
طناب رابطه شل بود همش
چون اون هیچ وقت دیگه محکم‌ نبود
ترسم از خودی بود حاجی از دشمن نبود
مانعی واسه رشدم نبود !
خنجرو زدو پشتم کبود !
تو مشتم نبود !
میدونم اون دیگه نمیخواست منو
میدیدم دلش دیگه واسم تنگ نبود
داشتم هواشو هر لحظه من
شاید حسم کهنه بود آکبند نبود !

کورس :
از اینور میبینم نورو همین بس
میگیرم روحو از این پس
میدم بت جونو عزیزم
از اینور میبینم نورو همین بس
میگیرم روحو از این پس
میدم بت جونو عزیزم
از اینور میبینم نورو همین بس
میدم بت جونو عزیزم