مهرداد جباری و مهدی اسمعیلی نقاب

بوی خیانت میده سرتاپای اون اندام تو
بودم مثل پرنده ای شدم اسیر دام تو
حیف دلم که شد اسیر حیله های ناب تو
دست واسم رو شد دیگه درش بیار نقابتو
یعنی این همه شده شکلم عوض
که حتی اسمم داری میپرسی از
عشق جدیدی که شده واست احساسی
د لعنتی تو منو بهتر میشناسی
ببین منم که آب شده تنم اره این منم
همون که میگفتی یه روزی
واسه تو قید دنیارم خودم میزنم
اره این منم اره این منم
میگفتی عشقی نیس توی دنیا عین ما
چی شد بنزین تموم کردی حالا بین راه
هرچی بودش تموم شده دگ بین ما
خاطراتتم باید بره توی چاه
هرچی گذشت گذشت باشه فدا سرم
با این که خیلی شکسته حالا بال و پرم
تو که رفتی پی عشق جدید
منم عشق جدید حالا دیگه زده سرم
ببین این منم نگو که نشناختیم
تقصیر من نبود که باهم نساختیم
تو یکی رو مثل خودت فقط میخواستی
بازم من خواستم ولی تو نخواستی
که بدیم ادامه به این راه کج
من راضی بودم به این عشق فلج
بااین که تو باهام نبودی کمی روراست
ولی دلم هنوز بازم تورو میخواست
ببین این منم که آب شده تنم
نگو نشناختی نگو عوض شدم
توی دلت فقط داشتی تو هوس
واسه هوس میزدی همش نفس نفس
من دوست داشتم بودم خیلی پایه
میومدم دنبال تو درست مثل سایه
ولی تو چی بودی فقط یه هرزه دل
حیف من آرزو هام رفتن زیر گل